رای به جان کری از دو منظر متفاوت
ارسالي کامبيز انوش ارسالي کامبيز انوش

ترجمه: احمد سمايی
منبع: روزنامه آلمانی زود دويچه سايتونگ 16 اکتبر 2004

بسان بسياری از موارد در تاريخ ايالات متحده ، سال 2004 نيز نمی توان از مردم اين كشور به مثابه ملتی يكپارچه و دارای وحدت نظر ياد كرد. يكی از محورهای اصلی سياست خارجی دولت بوش يعنی شعار " هركه با ما نيست در برابر ماست" به نظر می رسد كه در صف بندی های درونی جامعه آمريكا نيز مصداق يافته است: اينجا آمريكای آبی، آنجا آمريكای سرخ؛ اينجا ايالات دورتر از اقيانوس كه در هواداری از جمهوريخواهان شهره اند ، آنجا ايالات ساحلی دارای تمايلات ليبرالی؛ اينجا جرج بوش ، آنجا جان كری.
اگر كسی بخواهد رد اين دوقطب را ميان انديشمندان سياسی آمريكا دنبال كند بلافاصله به دو نام برمی خورد: نوام چامسكی و ساموئل هانتيگتون. اولی خود را مخالفی در ميان خبرگان آكادميك و با گرايشاتی اثبات گرايانه در نگاه به قدرت می نگرد.او كه به خاطر متن ها و مطالعاتش در عرصه زبانشناسی به شهرتی بين المللی رسيده از دهه ها پيش به عنوان يكی از تندترين منتقدان سياست خارجی آمريكا نيز نام و آوازه ای يافته است.هانتيكتون هم كمتر از چامسكی شناخته شده نيست.او كه سال 1996 با تئوری معروف " نبرد تمدن ها" نامش برسر زبان ها افتاد، به ويژه پس از 11 سپتامبر و از رهگذر استنادی كه رسانه های جمعی به نظرات او در تبيين روندهای موجود می كنند قسما تا سطح يك پيشگوی تحولات معاصر بركشيده شده است. چامسكی و هانتينكتون علاقه ای به يكديگر ندارند. دوری و وازدگی ميان اين دو صرفا به مباحث 4 سال گذشته برنمی گردد و ريشه در نظرات مختلف آنها در مورد جنگ ويتنام دارد.آنها به دعوت ما برای مناظره ای در مورد مسائل و روندهای كنونی آمريكا پاسخ منفی دادند، و در اين حالی است كه ميان دانشگاه هاروارد در كمبريج كه هانتيگتون در آن تدريس می كند با دفتر چامسكی در انستيتوی تكنولوژی ماساچوست فاصله چندانی وجود ندارد.در نگاه به وضعيت كنونی آمريكا و چالش های پيش روی آن اما، فرسنگ ها فاصله اين دو را از هم جدا می كند وهمين سرانجام ما را مجبور كرد كه جداگانه با آنها به گفتگو بنشينيم.

برای هانتيگتون جوهر " رويای آمريكايی" در متن و بطن فرهنگی نهفته است كه او با عنوان " فرهنگ آنگلو-پروتستانی" از آن ياد می كند.تاكيد هانتيكتون متوجه برابری افراد در دستيابی به شانس برخورداری از امكانات، روحيه كاری متمايز و ويژه مردم آمريكا و نيز متن و فضايی است كه اين كشور برای پيشرفت در اختيار هر فرد قرار می دهد.چامسكی اما اصطاح " رويای آمريكايی " را مشكل ساز می داند. به باور او انسان ها داری رويا هستند و نه كشورها. هر كس كه از رويای آمريكايی سخن می گويد عملا در دام تبليغات دولت ويا" دستگاه های توهم سازی " گرفتار شده است. بر همين اساس برای چامسكی اصلا موجب تعجب نيست كه كارزار انتخاباتی جاری نه حول مسائل و راه حل ها،بلكه بر سر شخصيت ها و تفاوت های آن ها جريان دارد.او می گويد كه در پس پشت اين كارزار استراتژی زيركانه و حساب شده دستگاه های تبليغاتی محافل ذينفوذ عمل می كند كه هدفش به دنبال نخود سياه فرستان شهروندان و منحرف كردن اذهان آنها از ضرورت قرار گرفتن نقطه نظرات نهادها و سازمان های اجتماعی در مركز بحث ها و چالش هاست.
با ديدگاه های جرمی ريفكين كه از ضرورت ايجاد چشم انداز يك "رويای اروپايی" به عنوان گزينه ای آگاهانه در برابر " رويای آمريكايی " سخن می گويد نيز چامسكی ميانه خوشی ندارد. به باور وی چنين نگرش هايی بی معنا هستند، چرا كه مسئله به زاويه ديد انسان ها برمی گردد كه در درون هر كشور بيش از آنكه متجانس و همگون باشد متمايز و چندگانه است
هانتيگتون ديدگاه های ريفكين را قابل اعتنا می داند اما تذكر می دهد كه اروپا هنوز راه درازی پيش روی خود دارد:
"رويای آمريكايی واقعيتی مشهود است، اما رويای اروپايی تا اطلاع ثانوی در همان سطح رويا باقی خواهد ماند.."به باور هانتيگتون كشش و جذابيت مدل آمريكايی رامی توان در حركت ميليون ها مهاجری كه همچنان به سوی اين كشور روانه اند مشاهد كرد. او در عين حال همين موج مهاجرت ها را محمل خطرها و چالش های آتی آمريكا می داند." ما كه هستيم؟" اين سوالی است كه او در كتاب جديد خويش مطرح می كند ، كتابی كه شايد عنوان " ما كه نيستيم؟" برايش مناسب تر باشد، چرا كه در آن تعريفی از چيزی به دست داده می شود كه به باور هانتيگتون "آمريكايی" نيست . اين كتاب با بارانی از محالفت ها و انتقادات د ر روزنامه ها و نشريات مواجه شده و كسانی حتی اتهام " نژادپرستی" را عليه آن اقامه كرده اند. در واقعيت امر هم، هانتيگتون در اين كتاب از خطر مدفون شدن "فرهنگ آمريكايی" در زير فرهنگ ميليون ها مهاجر مكزيكی و آمريكای لاتنينی ابراز نگرانی می كند. او به جای آنكه در توصيف سياست مهاجرتی موفقيت آميزی كه آمريكا تا كنون داشته از استعاره " ديگ درهم جوش " استفاده كند آگاهانه اصطلاح " سوپ گوجه فرنگی" را به كا ر می گيرد.
به نظر هانتيگتون همانطور كه ماده اصلی سوپ گوجه فرنگی را گوجه فرنگی تشكيل می دهد، مبنا و محور هويت و همزيستی جامعه آمريكا نيز از قرن هفدهم فرهنگ آنگلو-پروتستانی بوده است.اين فرهنگ اما بنا به تعريفی كه وی از آن ارائه می دهد نه يك جهتگيری ايمانی و عقيدتی ، بلكه هويتی عموما به رسميت شناخته شده و نيز مجموعه ای از ارزش هايی است كه در جامعه مقبوليت و رواج يافته اند.اين ارزش ها به باور هانتيگتون در خلال سده ها مانا و پايدار مانده اند، چرا كه " همه مهاجران در آن ذوب شده اند يا به عبارتی جذب آن شده اند. آنها خود می خواسته اند كه آمريكايی بشوند." سوپ گوجه فرنگی را به گفته هانتيگتون نمی توان اساسا تغيير داد ، حداكثر می توان ادويه های جديدی به آن اقزود، "مزه گوجه فرنگی اما به عنوان مزه اصلی آن دست نخورده باقی می ماند."

اينك اما آن گونه كه هانتيگتون شرح می دهدآمريكا برای اولين بار در تاريخ خود در برابرخطری قرار گرفته كه موجوديت آن را تهديد می كند، زيرا كه اسپانيولی تبارها و آمريكای لاتنينی ها ديگر نمی خواهند فرهنگشان در جامعه آمريكا جذب و بی اثر شود.به اين ترتيب زبان اسپانيايی در حال تبديل شدن به زبانی موازی در "آمريكايی موازی" است. هانتنگتون می افزايد:" كشورهای ثروتمند از طريق صدور تكنولوژی و محصولات صنعتی خود در كشورهای ديگر نفوذ و جای پا پيدا می كنند،اما كشورهای فقير از رهگذر صدور انسان به چنين امكانی دست می يابند." بر اين اساس وی تداوم جذب و ذوب مهاجران در فرهنگ آمريكايی را ضرورتی مبرم و تاخيرناپذير تلقی می كند.
برای چامسكی اما افسانه جذب و ادغام همه مهاجران در فرهنگ و جامعه آمريكا از بوته آزمون واقعيت ها هيچگاه موفق بيرون نيامده است:"آيا شما تا به حال سری به شهرك های فقيرنشين بوستون زده ايد و تحقيق كرده ايد كه رويای آمريكايی و ديگ در هم جوش اين جامعه در مورد سياهان و اسپانيولی تبارها چگونه عمل می كند؟" او می افزايد كه ساده سازی قضايا به توهم می انجامد و باعث می شود كه بسياری از چالش های واقعی و عينی جامعه ناديده گرفته شوند واين به آنجا راه می برد كه "گويا ما همه ديدگاه ها و آماج های يكسانی داريم." زمانی كه بحث به سياست دولت بوش در مورد" جنگ با تروريسم " و دكترين " حمله پيشگيرانه "كشيده می شود لحن و زبان چامسكی صراحت بيشتری می يابد:" اين معيار و مبنا در سياست خارجی دولت بوش انزجارآور است. ..رسانه ها هم به كلی ناديده می گيرند كه " جنگ عليه تروريسم" اصلاپديده نوی نيست. دولت ريگان هم در دهه هشتاد همين شعار را دستاويز قرار داد تا به تروريسم دولتی خود ردای مشروعيت بپوشاند.انتقاد چامسكی به " جنگ عليه تروريسم " امروز نيز همانی است كه عليه سياست دولت ريگان مطرح می كرد: " اين رياكارانه است كه از يكسو شعار جنگ عليه تروريسم سر داده شود و از ديگر سو در اين راه شيوه ای به كار رود كه قرار است عليه آن مبارزه شود.فهرست چنين سياست مزورانه ای از جنگ عليه دولت ساندينست ها در نيكاراگوئه تا حمله اخير به افغانستان را شامل می شود...ظاهرا تروريسم زمانی پليد و شيطانی است كه عليه ما به كار رود.ولی اگر ما آن را عليه ديگران به كار گرفتيم ديگر كثيف و غيرانسانی نيست!"

هانتيگتون نيز اصطلاح " جنگ عليه تروريسم " را رد می كند اما از انگيزه و منظری متفاوت از چامسكی. به گفته وی دولت بوش با اين سياست، در سراسر جهان به دولت ها امكان داد كه چالش ها و تنش های محلی را به تروريسم نسبت دهند و زير لوای مبارزه با تروريسم به نفی و نابودی آنها اقدام كنند.بايد دقيقا تاكيد می شد كه جنگ ها ی متعدد و مختلفی وجود دارند كه آبشخور همه آنها يكسان و مشابه نيست." هاننتيگتون به ويژه جنگ عليه عراق را اشتباه اساسی دولت بوش می داند. به باور وی اين وظيفه آمريكا نيست كه به اين سو وآن سوی لشكركشی كند و ارزش ها و ايده های خود را به زوربه كشورهای ديگر تحميل نمايد. بر اين اساس هانتيگتون تصميم گرفته است كه در انتخابات دوم نوامبر به جان كری رای دهد. چامسكی نيز بر خلاف 4 سال پيش قصد ندارد كه به رالف نيدر ( نامزد آن زمان حزب سبزها كه امسال به عنوان كانديدی مستقل وارد كارزار شده است.م.) رای دهد.قصد او اين است كه مانع حضور جرج بوش در كاخ سفيد برای 4 سال ديگر شود، از اين رو رای دهندگان در ايالاتی كه رايشان معمولا در نوسان است را فراخوانده كه به جان كری رای دهند.
اگر جان كری برنده انتخابات دوم نوامبر شود شايد كه چامسكی و هانتيگتون هم به رغم همه اختلافات دلايلی خوبی پيدا كنند كه به زودی بر سر ميز يك بنشينند و در مورد رييس جمهوری بحث كنند كه هر دوی آنها مايل به حضور وی در كاخ سفيد بوده اند.
October 27th, 2004


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی